روابط عمومی انتشارات بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی: کتاب، ابزار مهمی برای رشد فردی، توسعه اجتماعی و گسترش آگاهی است. اما بهرهمندی از این ابزار در همهجا یکسان نیست. در بسیاری از مناطق محروم، کتابخوانی نه یک عادت رایج، بلکه یک فرصت دور از دسترس است. محرومیت از مطالعه نهتنها در بعد اقتصادی و فیزیکی، بلکه در حوزههای فرهنگی، آموزشی و روانی نیز قابل ردیابی است. این مقاله در پی بررسی موانع کتابخوانی در مناطق محروم، تحلیل پیامدهای آن و ارائه راهکارهایی برای ارتقاء فرهنگ مطالعه در چنین فضاهایی است.
فقر اقتصادی؛ مانعی اولیه و ساختاری
فقر اقتصادی نخستین و شاید مهمترین مانع کتابخوانی در مناطق محروم است. خانوادههایی که دغدغه نان شب دارند، بهندرت کتاب را در اولویت قرار میدهند. هزینه خرید کتاب، گرچه شاید برای برخی اندک باشد، اما برای خانوارهایی با درآمد پایین، یک خرج اضافی تلقی میشود. در چنین خانوادههایی:
کتاب خریداری نمیشود، مگر در موارد اجباری مانند کتابهای درسی.
والدین توان مالی شرکت فرزندان در کلاسهای کتابخوانی یا تهیه منابع کمکآموزشی را ندارند.
کتاب بهعنوان یک «نیاز فرهنگی» مطرح نیست، بلکه یک کالای لوکس و غیرضروری بهشمار میآید.
بنابراین، فقر نهتنها قدرت خرید را کاهش میدهد، بلکه کتاب را از دایره اولویتها حذف میکند.
کمبود زیرساختهای فرهنگی و کتابخانهای
در بسیاری از مناطق روستایی یا شهری محروم، کتابخانههای عمومی وجود ندارند یا اگر وجود دارند:
منابع بهروزی در آنها یافت نمیشود.
ساعات کاری محدود یا متناسب با نیاز مخاطبان نیست.
نیروی متخصص برای راهنمایی مراجعهکنندگان در دسترس نیست.
کتابخانه بهعنوان یک نهاد فرهنگی میتواند در رشد فرهنگ مطالعه مؤثر باشد، اما نبود یا ضعف عملکرد آن در مناطق محروم باعث فقر فرهنگی مضاعف میشود. همچنین، نبود فروشگاههای کتاب، نبود فضای مطالعه جمعی (مثل باشگاههای کتابخوانی) و نبود فعالیتهای فرهنگی مرتبط با کتاب (مانند نشستهای نقد و بررسی یا جشنوارههای کتاب) بر شدت این چالشها میافزاید.
آموزش ناکارآمد و نقش کمرنگ مدرسه
در مناطقی که امکانات آموزشی پایین است، مدرسهها به جای آنکه عشق به مطالعه را در دانشآموزان بیدار کنند، بیشتر درگیر آموزش دروس برای امتحانها هستند. ضعف نظام آموزشی در مناطق محروم شامل:
نبود مربیان با انگیزه و آموزشدیده در زمینه ترویج کتابخوانی
نبود کتب داستانی یا غیردرسی در کتابخانههای مدارس
نداشتن ساعات ویژه برای مطالعه آزاد
تأکید صرف بر محفوظات و نه تفکر تحلیلی
در نتیجه، مدرسه نیز در نهادینهسازی فرهنگ مطالعه نقشی ایفا نمیکند و کتابخوانی به فعالیتی حاشیهای تبدیل میشود.
فقر فرهنگی و نبود الگوهای کتابخوان
در بسیاری از خانوادههای محروم، کتابخوانی بهعنوان یک فعالیت روزمره وجود ندارد. والدین نهتنها کتاب نمیخوانند، بلکه گاه با بیارزش جلوهدادن مطالعه، فرزندان را نیز از آن دور میکنند. در چنین فضایی:
کودکان با کتاب آشنا نمیشوند، مگر در قالب کتاب درسی.
نهاد خانواده بهجای تشویق مطالعه، به تماشای تلویزیون یا استفاده از گوشی موبایل اولویت میدهد.
نبود الگوی فرهنگی کتابخوان (اعم از والدین، معلمان یا افراد محلی) باعث میشود کتاب به یک شیء غریبه و غیرقابلدسترس تبدیل شود.
این فقر فرهنگی و نمادین به مراتب خطرناکتر از فقر اقتصادی است، زیرا گرایش به مطالعه را در نطفه خفه میکند.
کتاب دیجیتال؛ فرصت یا تهدید؟
برخی معتقدند با ظهور کتابهای دیجیتال و گوشیهای هوشمند، مشکلات کتابخوانی در مناطق محروم کاهش مییابد. اما واقعیت این است که:
زیرساختهای لازم برای استفاده از کتابهای دیجیتال (اینترنت پرسرعت، گوشی هوشمند، برق مطمئن) در همهجا فراهم نیست.
بسیاری از خانوادهها با سواد رسانهای پایین، قادر به بهرهگیری مناسب از منابع دیجیتال نیستند.
فرزندان در معرض محتوای ناسالم و بازیهای اعتیادآور قرار میگیرند و کتاب دیجیتال نیز در انبوه سرگرمیها گم میشود.
بنابراین، کتاب دیجیتال در غیاب سواد رسانهای و هدایت مناسب، راهحل کامل و نهایی نیست.
پیامدهای مطالعهگریزی در مناطق محروم
محرومیت از کتاب و مطالعه عواقب گستردهای دارد:
کاهش توان تحلیل و تفکر انتقادی
ضعف در درک مفاهیم اجتماعی، تاریخی و فرهنگی
پایین بودن سطح سواد عملکردی حتی در میان باسوادان
فاصله گرفتن از ارزشهای فرهنگی، انسانی و ملی
آسیبپذیری بیشتر در برابر شایعه، خرافه، تبلیغات و فریبهای رسانهای
محرومیت از مطالعه نهتنها یک مشکل فردی، بلکه یک معضل توسعهای و اجتماعی است که میتواند شکافهای فرهنگی و طبقاتی را عمیقتر کند.
راهکارهایی برای ترویج کتابخوانی در مناطق محروم
برای مقابله با این چالشها، مجموعهای از اقدامات میتواند مؤثر باشد:
ایجاد کتابخانههای سیار یا کتابخانه در چمدان
استفاده از اتوبوسهای فرهنگی یا کولهپشتیهای کتاب برای رساندن منابع به روستاها و مناطق دورافتاده
تأمین کتابهای رایگان یا یارانهای از طریق نهادهای دولتی و خیریهها
ایجاد طرحهایی مانند «کتاب برای همه» یا «کتاب در ازای لبخند»
آموزش والدین و معلمان برای ترویج فرهنگ مطالعه در خانه و مدرسه
برگزاری کارگاههای سواد فرهنگی برای بزرگترها
تشویق نویسندگان بومی و تولید محتوای داستانی برای کودکان مناطق خاص
تولید کتابهایی با زبان محلی یا بر پایه فرهنگ بومی، برای ایجاد حس تعلق
استفاده از ظرفیت فناوری بهصورت کنترلشده
ارائه اپلیکیشنهای کتابخوان ساده و کمحجم، بدون نیاز به اینترنت
ایجاد فضاهای عمومی کتابخوانی
احداث غرفههای کوچک مطالعه در مدارس، مساجد، خانههای بهداشت یا فروشگاههای روستایی
برگزاری جشنوارههای محلی کتاب، قصهگویی و نویسندگی
مشارکت دانشآموزان و خانوادهها در فعالیتهای فرهنگی مرتبط با کتاب
نتیجهگیری
کتابخوانی در مناطق محروم یک نیاز حیاتی است، نه یک انتخاب لوکس. برخورداری از امکان مطالعه، بخش مهمی از عدالت فرهنگی است که باید همانند بهداشت و آموزش همگانی مورد توجه قرار گیرد. با وجود چالشهای گوناگون اقتصادی، آموزشی و فرهنگی، راهکارهای عملی و خلاقانهای وجود دارد که میتواند کتاب را به زندگی کودکان، نوجوانان و خانوادههای محروم بازگرداند.
تنها در سایه دسترسی همگانی به کتاب است که میتوان به جامعهای آگاه، مقاوم و توسعهگرا دست یافت؛ جامعهای که در آن، هیچکس بهدلیل فقر، از حق خواندن محروم نماند.