روابط عمومی انتشارات بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی: کتاب، از دیرباز نماد دانش، فرهنگ و رشد فکری در جوامع انسانی بوده است. اما با وجود این جایگاه رفیع، امروزه شاهد پدیدهای نگرانکننده در بسیاری از جوامع هستیم: بیمیلی به مطالعه. در بسیاری از کشورها، و بهویژه جوامع در حال توسعه، کتابخوانی به فعالیتی کمرنگ و کماهمیت بدل شده و مردم کمتر به سراغ کتاب میروند. این پرسش مطرح میشود که چرا برخی جوامع، در حالیکه در مسیر توسعه و آگاهی نیاز مبرمی به دانش دارند، با کتاب «قهر» کردهاند؟ در این مقاله به بررسی عوامل گوناگون این بحران فرهنگی میپردازیم.
کتابگریزی؛ یک بحران فرهنگی پنهان
کمرنگ شدن کتابخوانی، برخلاف ظاهر سادهاش، نشانهای از بحرانهای عمیقتر فرهنگی و اجتماعی است. کتابگریزی بهمعنای کنار گذاشتن اندیشه، تأمل، گفتوگو و یادگیری عمیق است و جای خود را به مصرفگرایی، شتابزدگی، و سطحینگری میدهد. این وضعیت، نهفقط یک مسئله فردی، بلکه نشانهای از بحران در نظام آموزش، سیاستگذاری فرهنگی و حتی سبک زندگی مردم است.
عوامل اجتماعی بیمیلی به مطالعه
الف) نظام آموزشی ناکارآمد
مدرسه اولین نهادی است که باید کودکان را به مطالعه علاقهمند کند، اما در بسیاری از جوامع، نظام آموزشی حافظهمحور و خشک است. کتاب در مدرسه نه ابزاری برای کشف و لذت، بلکه ابزاری برای نمره گرفتن و امتحان دادن است. در نتیجه، دانشآموز پس از پایان تحصیل، از کتاب بیزار میشود.
ب) ضعف نهادهای فرهنگی
در بسیاری از کشورها، نهادهایی چون کتابخانهها، مراکز ترویج کتابخوانی، یا رسانههای عمومی، از منابع کافی یا برنامهریزی منسجم برای جذب مخاطب برخوردار نیستند. کتابخانههای عمومی خالی، برنامههای تلویزیونی سطحی و نبود برنامههای جذاب کتابمحور، فضای کتابگریزی را تشدید میکند.
پ) فقر اقتصادی
وقتی مردم درگیر مشکلات معیشتی، گرانی، بیکاری و تأمین نیازهای اولیه هستند، کتاب در اولویت آنها قرار نمیگیرد. در جوامعی که «بقا» جای «رشد» را گرفته، کتاب کالای لوکس محسوب میشود.
عوامل فرهنگی و تاریخی
الف) نگاه سنتی به دانش
در برخی فرهنگها، دانش همچنان در قالب شفاهی یا دینی منتقل میشود و کتاب بهعنوان منبع مستقل و آزاد تفکر چندان اعتبار ندارد. در نتیجه، کتابخوانی بیشتر به قشر خاصی محدود میشود و به فرهنگ عمومی بدل نمیگردد.
ب) شکاف نسلی
نسلهای جدید، با وجود دسترسی بیشتر به اطلاعات، با کتاب ارتباط عمیقی ندارند. آنها بیشتر به محتواهای دیجیتال، پادکست، و ویدیو تمایل دارند و کتاب را کند، خستهکننده و غیرکاربردی میدانند.
پ) ضعف الگوهای فرهنگی
در بسیاری از جوامع، افراد تأثیرگذار (هنرمندان، ورزشکاران، چهرههای رسانهای) خود کتابخوان نیستند یا کتابخوانی را تبلیغ نمیکنند. در نتیجه، نوجوانان و جوانان الگویی برای علاقه به کتاب نمییابند.
نقش تکنولوژی و رسانههای نوین
رسانههای اجتماعی، بازیهای دیجیتال، ویدیوهای کوتاه و سرگرمیهای لحظهای، جای مطالعه عمیق و متمرکز را گرفتهاند. ذهن انسان در عصر دیجیتال به محتوای سریع و سطحی عادت کرده و دیگر تحمل نشستن پای یک کتاب چند صد صفحهای را ندارد.
این مسئله، نه فقط در جوامع در حال توسعه، بلکه در جهان پیشرفته نیز نگرانکننده است. محتوای بصری و زودگذر، فرهنگ تأمل و پرسش را ضعیف کرده است.
روانشناسی بیمیلی به مطالعه
الف) اضطراب و ذهن ناآرام
افرادی که دائم با اضطراب، دغدغه مالی یا فشارهای زندگی دستوپنجه نرم میکنند، تمرکز لازم برای مطالعه ندارند. مطالعه نیاز به آرامش ذهنی دارد، چیزی که در بسیاری از خانوادهها کمیاب شده است.
ب) نبود عادت از کودکی
کتابخوانی، مانند هر مهارت دیگری، نیاز به تمرین و عادت دارد. اگر از کودکی این عادت شکل نگرفته باشد، در بزرگسالی سختتر میتوان با کتاب ارتباط برقرار کرد.
پ) ناکامی در انتخاب کتاب مناسب
بسیاری از افراد کتابهایی را انتخاب میکنند که با علاقه یا نیازشان همخوانی ندارد. تجربههای ناخوشایند اولیه با کتاب باعث میشود آنها دیگر به سراغ مطالعه نروند.
پیامدهای کتابگریزی در جامعه
ضعف تفکر انتقادی: جامعهای که کتاب نمیخواند، قدرت تحلیل، مقایسه و استدلال را از دست میدهد.
افزایش سطحینگری و شایعهپذیری: کتابنخواندن زمینه را برای پذیرش اخبار جعلی، شایعات و تفکر احساسی فراهم میکند.
ضعف خلاقیت و نوآوری: کتاب، بهویژه داستان و ادبیات، قوه تخیل را پرورش میدهد؛ غیبت آن جامعه را بیروح میسازد.
ناتوانی در ارتباط فرهنگی جهانی: بدون کتاب، جامعهای نمیتواند با ادبیات، فلسفه، تاریخ و فرهنگ جهانی تعامل کند.
راهکارهای پیشنهادی برای احیای فرهنگ مطالعه
الف) اصلاح آموزش و برنامه درسی
مدارس باید فضای لذتبخش و آزاد برای کتابخوانی ایجاد کنند. ایجاد «زنگ کتاب»، کتابخانههای جذاب و تشویق به انتخاب کتاب دلخواه، میتواند کودکان را عاشق مطالعه کند.
ب) تقویت زیرساختهای فرهنگی
ساخت کتابخانههای عمومی در محلات، دسترسی ارزان به کتابهای باکیفیت، حمایت از نویسندگان و ناشران، و تنوع محتوای کتابها از جمله اقدامات کلیدی است.
پ) ترویج رسانهای کتاب
ساخت برنامههای تلویزیونی و اینترنتی جذاب درباره کتاب، معرفی چهرههای کتابخوان و حضور کتاب در زندگی روزمره، میتواند نگاه مردم به مطالعه را تغییر دهد.
ت) الگو شدن والدین
کودکانی که والدینشان اهل مطالعه هستند، بیشتر به کتاب علاقهمند میشوند. بنابراین فرهنگ کتابخوانی باید از خانه شروع شود.
نتیجهگیری
بیمیلی به مطالعه در برخی جوامع، پدیدهای تصادفی یا طبیعی نیست، بلکه حاصل زنجیرهای از عوامل ساختاری، فرهنگی، اقتصادی و روانی است. اگرچه راهکارهای متعددی برای مقابله با این وضعیت وجود دارد، اما اصلاح نگاه عمومی به کتاب و ایجاد «لذت» از مطالعه، نیازمند تلاشی چندسویه و مداوم است.
تا زمانی که کتاب تنها ابزاری برای مدرکگیری، یا کالایی لوکس برای قشر خاصی از جامعه باقی بماند، نمیتوان انتظار جامعهای کتابخوان و اندیشمند داشت. بازسازی رابطه مردم با کتاب، بازسازی رابطه مردم با خود، فرهنگ و آیندهشان است.