روابط عمومی انتشارات بنیاد پیشگیری از آسیب های اجتماعی: کتابخوانی همواره بهعنوان یکی از شاخصهای مهم فرهنگ عمومی شناخته میشود. از گذشته تا امروز، مطالعه نهتنها بهعنوان ابزاری برای افزایش دانش و آگاهی فردی مطرح بوده، بلکه جایگاهی اجتماعی نیز به همراه داشته است. فرد کتابخوان در نگاه جامعه، فردی فرهیخته، اندیشمند و قابل احترام تلقی میشود. با ظهور شبکههای اجتماعی، این جایگاه و تصویر فرهنگی دستخوش تغییرات تازهای شده است. یکی از برجستهترین پلتفرمهایی که این تغییرات در آن آشکار است، اینستاگرام است؛ جایی که کتابخوانی بیش از آنکه یک عادت عمیق فرهنگی باشد، گاهی به ابزاری برای نمایش و ساختن هویت اجتماعی بدل میشود.
اینستاگرام با محوریت تصویر و نمایش، بستری فراهم کرده است که کاربران میتوانند سبک زندگی خود را به اشتراک بگذارند. در این میان، کتاب و کتابخوانی نیز بخشی از همین نمایش زندگی است. عکس گرفتن از کتابها در کنار فنجان قهوه، نور طبیعی و دکورهای زیبا، نوعی روایت تصویری از کتابخوانی ساخته که شاید در بسیاری از موارد ربط چندانی به واقعیت عادتهای مطالعه افراد نداشته باشد. به همین دلیل، پرسش اساسی این است که در عصر اینستاگرام، کتابخوانی تا چه حد یک تجربه واقعی و تا چه حد یک نمایش فرهنگی است؟
کتابخوانی بهعنوان نمایش
بخش قابل توجهی از پستهای مرتبط با کتاب در اینستاگرام به جنبه بصری کتاب اختصاص دارد. کتاب بهعنوان یک شیء فرهنگی، قابلیت زیادی برای زیباشناسی تصویری دارد. رنگ جلدها، طراحی گرافیکی کتابها و حتی صفحهآرایی آنها، همه عواملی هستند که میتوانند تصویری جذاب و قابل اشتراک بسازند. بسیاری از کاربران بدون آنکه لزوماً کتاب را بخوانند، تنها با انتشار تصویر آن به دنبال کسب توجه یا ایجاد هویتی فرهنگی برای خود هستند.
از این منظر، کتابخوانی در اینستاگرام میتواند شکلی از «مصرف نمادین» باشد. مصرف نمادین یعنی فرد کالا یا رفتاری را نه برای استفاده واقعی، بلکه برای معنای اجتماعی و جایگاه نمادین آن انتخاب میکند. در نتیجه، کتاب در اینستاگرام گاهی نه بهعنوان محتوایی برای مطالعه، بلکه بهعنوان نمادی از فرهنگ و روشنفکری مصرف میشود.
فاصله میان واقعیت و نمایش
یکی از نقدهای رایج نسبت به فرهنگ کتابخوانی در شبکههای اجتماعی، همین فاصله میان «واقعیت» و «نمایش» است. در حالی که آمار رسمی مطالعه کتاب در بسیاری از جوامع، بهویژه در ایران، پایین است، صفحات اینستاگرامی پر از تصاویر و پستهایی است که کتاب را بهعنوان بخشی از سبک زندگی نشان میدهند. این تناقض پرسشی جدی ایجاد میکند: آیا افزایش تصاویر کتاب به معنای افزایش واقعی کتابخوانی است؟
پاسخ این پرسش بهسادگی روشن نیست. از یک سو، باید پذیرفت که بسیاری از افراد ممکن است واقعاً کتاب بخوانند و تجربه خود را به اشتراک بگذارند. از سوی دیگر، شواهد نشان میدهد که در بسیاری از مواقع، نمایش کتابخوانی بیش از خواندن واقعی کتاب اهمیت پیدا میکند.
تأثیرات مثبت اینستاگرام بر کتابخوانی
نباید فراموش کرد که اینستاگرام صرفاً بستری برای نمایش سطحی نیست. این پلتفرم فرصتهای تازهای نیز برای ترویج کتابخوانی فراهم کرده است. بسیاری از صفحات و گروههای کتابخوانی در اینستاگرام، امکان معرفی آثار تازه، نقد و بررسی کتابها، و حتی ایجاد حلقههای مطالعه مجازی را فراهم میکنند. این فعالیتها میتواند علاقه به کتاب را در میان نسل جوان تقویت کند و فضایی برای گفتگو درباره کتاب به وجود آورد.
همچنین، ناشران و نویسندگان نیز از این بستر برای معرفی آثار خود استفاده میکنند. به این ترتیب، اینستاگرام به ابزاری تبلیغاتی برای کتاب تبدیل شده است. کتابهایی که شاید در بازار سنتی کمتر دیده میشدند، با کمک اینستاگرام میتوانند مخاطبان گستردهتری پیدا کنند.
تهدیدها و چالشها
با وجود این فرصتها، چالشهای جدی نیز وجود دارد. مهمترین آن خطر سطحینگری است. کتابخوانی بهعنوان فرآیندی عمیق و زمانبر، نیازمند تمرکز و تداوم است. اما در فضای اینستاگرام، کتابخوانی به یک لحظه تصویری تقلیل مییابد. این امر ممکن است باعث شود که محتوای واقعی کتاب به حاشیه رانده شود و توجه بیشتر بر ظاهر و نمادهای بیرونی آن متمرکز گردد.
چالش دیگر، ایجاد فشار اجتماعی برای نمایش کتابخوانی است. در چنین فضایی، برخی افراد ممکن است احساس کنند که برای داشتن هویت فرهنگی یا مورد قبول واقع شدن، باید تصویری از خود بهعنوان فردی کتابخوان ارائه دهند، حتی اگر در واقع مطالعه چندانی نداشته باشند. این موضوع نهتنها به ریاکاری فرهنگی منجر میشود، بلکه میتواند ارزش واقعی کتاب را نیز مخدوش کند.
کتابخوانی بهعنوان سبک زندگی
نکته مهم دیگر این است که در عصر شبکههای اجتماعی، کتابخوانی از یک عادت شخصی به بخشی از سبک زندگی تبدیل شده است. در این سبک زندگی، آنچه اهمیت دارد نه صرفاً مطالعه، بلکه نوعی «برندسازی شخصی» است. افراد از طریق نمایش کتابهایی که میخوانند یا ادعا میکنند میخوانند، سعی در بازنمایی خود دارند. انتخاب نوع کتابها نیز در این میان معنا پیدا میکند. برای مثال، کتابهای فلسفی یا ادبیات کلاسیک بیشتر برای نشان دادن روشنفکری انتخاب میشوند، در حالی که کتابهای روانشناسی و توسعه فردی بیشتر با سبک زندگی مدرن و دغدغه رشد فردی گره میخورند.
واقعیت مطالعه در عصر اینستاگرام
با وجود همه این نمایشها، آمارهای رسمی درباره سرانه مطالعه نشان میدهد که کتابخوانی همچنان در بسیاری از جوامع وضعیت مطلوبی ندارد. بنابراین، میتوان گفت که افزایش تصاویر کتاب در اینستاگرام الزاماً به معنای افزایش واقعی مطالعه نیست. بلکه بیشتر نشانهای از تمایل افراد به دیده شدن بهعنوان انسانهای فرهنگی است.
این تناقض، تصویری پیچیده از کتابخوانی در عصر اینستاگرام ارائه میدهد. کتاب همزمان میتواند ابزاری برای نمایش باشد و در عین حال، در برخی موارد واقعیترین شکل عادت مطالعه را بازنمایی کند.
نتیجهگیری
کتابخوانی در عصر اینستاگرام در مرز باریکی میان «نمایش» و «واقعیت» قرار دارد. از یک سو، این فضا میتواند به ترویج کتاب و افزایش آگاهی عمومی کمک کند. از سوی دیگر، خطر تقلیل مطالعه به یک ژست فرهنگی وجود دارد. بنابراین، ضروری است که سیاستگذاران فرهنگی، نویسندگان، ناشران و حتی خود کاربران به این موضوع توجه کنند که ارزش واقعی کتاب در خواندن آن است، نه صرفاً در نمایش آن.
اگر بتوانیم از ظرفیتهای اینستاگرام برای معرفی آثار و تشویق به مطالعه واقعی استفاده کنیم، این شبکه اجتماعی میتواند نقش مثبتی در ارتقای فرهنگ کتابخوانی ایفا کند. اما اگر تنها به نمایشهای سطحی بسنده کنیم، کتابخوانی در اینستاگرام به یک تصویر توخالی بدل خواهد شد.
در نهایت، پرسش مهمی که باید پیش روی خود بگذاریم این است: آیا میخواهیم کتاب بخوانیم تا چیزی بیاموزیم و دنیای ذهنی خود را گسترش دهیم، یا تنها میخواهیم با نمایش کتاب در قاب اینستاگرام، تصویری فرهنگی از خود بسازیم؟ پاسخ به این پرسش میتواند تعیین کند که کتابخوانی در عصر اینستاگرام، واقعیت خواهد بود یا صرفاً یک نمایش گذرا.